جمح

لغت نامه دهخدا

جمح. [ ج َ] ( ع مص ) در همه معانی رجوع به جماح و جموح شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)
شتاب رفتن. راغب گوید: اصل آن در اسب است (اسب سرکش) که نشاط و تند رفتنش طوری باشد که راکب نتواند آن را باز دارد. در قاموس و اقرب نیز نظیر آن گفته است، مصدر آن جمع و جموح و جماح آمده (قاموس) اگر پناهگاه یا نهانگاهها یا گریز گاهی می‏یافتند شتابان و با نشاط به سوی آن رو می‏کردند . مجمع البیان آن را شتاب رفتن معنی کرده و در ذیل اللغة فرموده: جماح تند رفتن است که چیزی رونده را باز ندارد در نهج البلاغه هست «وَصَدِّهِمْ عَنِ الْحَقِّ وَ جِماحِهِمْفی التّیهِ» خطبه 179 و اعراضشان از حق و شتابشان در گمراهی . از این ماده در قرآن فقط صیغه فوق است .

پیشنهاد کاربران

بپرس