جماله

لغت نامه دهخدا

( جمالة ) جمالة.[ ج ِ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ جَمَل. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ترجمان علامه ترتیب عادل ). رجوع به جمل شود.

جمالة. [ ج ُ ل َ ] ( ع اِ ) ریسمان کشتی. ( ترجمان علامه ترتیب عادل ). || گله شتران نر. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || گله شتر مادگان که شتر نر در آن نباشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ج ِ جُمال و آن نادر است. ( منتهی الارب ) || اسبان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج ، جَمال. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

جمالة. [ ج َم ْ ما ل َ ] ( ع ص ، اِ ) شتربانان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
جمل (۱۱ بار)

«جِمَالَتٌ» جمع «جمل» به معنای «شتر» است (مانند حجر و حِجارة).

دانشنامه عمومی

جماله ( به عربی: جمالة ) یک روستا در سوریه است که در ناحیه مرکزی سلمیه واقع شده است. [ ۱] جماله ۷۲۵ نفر جمعیت دارد.
عکس جماله
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس