جمال باز

در صورتی که رخ که اومیپسندد اشیا باشد. برای بدست آوردنش تلاش می کند واگر خیلی هادباشد برای آن یک البومی جای زیبای تهیه می کند ولی فقط آن را می تواند کسی از او بدزدد وگرنه دلبر را بکس ندهد. و عشق او گر انسان باشد فقط گاهی برای دیدنش. وقت می گذارد خرج کردن در ذاتش نیست او خرج برای چیزی می کند که آن را همان موقع باخود ببرد ولی جمال باز چنان تلا میکند که برای معشوقش هرچیز را که می خواهد تهیه کند وجالب اینکه اکثریت هم خدا به آنها اموال زیادی میدهد

سوی زنی باشد ویا مرد ولی نمیتواند که در زمانی مجنون زن ودر زمانی دیگرم د شود آنچنان به معشون عشق می ورزند خواستار خرید بهترین لباسها عطرها وغیره برای دلبرمیباشند چناچهمعشوقه تن به آغوش اوندهداوباغرق شدن در زیبای معشوق بسته می کند ولی گر معشوق با او مهربانی کن با یک دفعه هم آغوشی دیگر معشوغه کنیز او می گردد از لذت بشترین سکس ها را می توان فقط از اوانتضارداشت چنان برای معشوقه خرج میکندوهمه وهرچه زیباست راهم برای او کم می بیند اگر حتی زنی هوس باز این شانس را پیدا کندکه یک چنین کسی دل به ا. و ببندد بایک دفعه سکس آن زن بخود می گوید صد مرد به آندازه یک درصداز حس لذتیکه اوبه طرف مقابل می دهد را نمیدهند