جمازه

/jammAze/

معنی انگلیسی:
dromedary

لغت نامه دهخدا

( جمازة ) جمازة. [ ج َم ْ ما زَ ] ( ع ص ) مؤنث جماز. ( منتهی الارب ). اشتر گام زن.( اقرب الموارد ). اشتر رونده. ( مهذب الاسماء ). احتمالامعرب جان باز. ( یادداشت مؤلف ). ج ، جمایز. ( مهذب الاسماء ). رجوع به جماز و جان باز در همین لغت نامه شود.
- جمازه بان ؛ مجمز. ( ربنجنی ). جمازه سوار.

جمازة. [ ج ُم ْ ما زَ ] ( ع اِ ) دراعه از صوف که آستین های آن تنگ باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

جمازة. [ ج ُم ْ ما زَ ] ( اِخ ) نام اسب عبداﷲبن حنتم که از نجیب ترین اسبان عرب بود. ( منتهی الارب ).
جمازه. [ ج َ زَ ] ( ع ص ) مخفف جَمّازه ، بمعنی شتر تیزرو. اشتر تیزرفتار. ( غیاث اللغات ) :
گر سوی بتی جمازه رانم
خود را ز بتان خود رهانم.
نظامی.
سر از بار سنگین درآمد بسنگ
جمازه بتنگ آمد از راه تنگ.
نظامی.

فرهنگ فارسی

تندرو، تیزرو، شترتندرو
( اسم ) شتر تیز رو هیون .
نام اسب عبدالله بن حنتم که از نجیب ترین اسبان عرب بود .

فرهنگ معین

(جَ مّ زِ ) [ ع . جمازة ] (اِ. ) شتر تیزرو.

فرهنگ عمید

شترتندرو.

دانشنامه آزاد فارسی

جَمّازِه (dromedary)
جَمّازِه
انواعی از شتر عربی. جمّازه یا شتر یک کوهانه از ۴۰۰پ م اهلی شده است. طی دوره های طولانی بی آبی، جمّازه می تواند بدون هر گونه اثر سوء، یک چهارم وزن بدنش را از دست بدهد. دامنۀ پراکنش اصلی این جانور، به سبب قدمت اهلی شدنش، مشخص نیست. از جمّازه در عربستان و شمال افریقا استفاده می کنند. این جانور از آن جا به سایر نقاط جهان، ازجمله امریکای شمالی و استرالیا، برده شده است و نقشی حیاتی در توسعۀ مناطق داخلی استرالیا بازی کرد. هرچند جمّازه نوعی شتر سبک وزن عربی است، غالباً این نام به همۀ شترهای یک کوهانه اطلاق می شود. از این جانوران برای حمل بار، سواری، مسابقه، تولید شیر و گوشت استفاده می کنند.

پیشنهاد کاربران

شتر تند رو
جمع جمازه :
جمازگان . [ ج َم ْ ما زَ / زِ ] ( اِ ) ج ِ جمازه : بر جمازگان شکاری بسیار بغزنین آوردند. ( تاریخ بیهقی ) . دو هزارپیاده با سلاح تمام بر جمازگان . . . ( تاریخ بیهقی ) . پیادگان درگاهی بیشتر بر جمازگان . . . ( تاریخ بیهقی ) .

بپرس