جلیه
فرهنگ فارسی
۱- ( صفت ) مونث جلی . ۲- ( اسم ) حقیقت امر خبر یقینی .
موضعی است نزدیک وادی القری
فرهنگ معین
(جَ یِّ ) [ ع . ] ۱ - واضح ، آشکار. ۲ - حقیقت امر.
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) خبر مسلّم.
۳. (اسم ) حقیقت امر.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید