جلیعه

لغت نامه دهخدا

جلیعه. [ ج َ ع َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان باوی ( بلوک عمید ) بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در 43هزارگزی شمال خاوری اهواز و 5هزارگزی باختر راه شوسه مسجدسلیمان باهواز. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری است. سکنه آن 150تن. آب آن از رودخانه کارون و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه در تابستان اتومبیل رو است. ساکنین از طایفه حمید هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران جلد 6 ).

جلیعه. [ ج َ ع َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول واقع در 20هزارگزی جنوب خاوری دزفول و 20هزارگزی جنوب راه شوش به دزفول موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری مالاریائی است. سکنه آن 200 تن. آب آنجا از رودخانه دز و محصول آن غلات ، برنج ، و کنجدو شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. ساکنین از طایفه لر هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

دانشنامه عمومی

جلیعه (قطر). جلیعه یک منطقهٔ مسکونی در قطر است که در شهرداری دوحه واقع شده است. [ ۱] جلیعه ۲٫۰ کیلومتر مربع مساحت دارد. [ ۲]
عکس جلیعه (قطر)عکس جلیعه (قطر)عکس جلیعه (قطر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس