جلیدیه
/jalidiyye/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) جسمی است جامد بشکل عدسی محدب الطرفین شفاف و بی رنگ که در عقب مردم چشم قرار دارد و دارای یک سطح قدامی محدب و یک سطح خلفی میباشد که نسبت بسطح قدامی تحدب بیشتر دارد. وزن عدسی ۲٠ سانتی گرم است و در حالت طبیعی ضخامت آن در مرکز ۴ میلیمتر و قطرش ۱٠ میلیمتر است عدسی چشم .
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
رطوبت وسطی است از رطوبات چشم و به جهت آنکه جامد و صاف است به این اسم مسمی شده است، و آن را بردیه نیز گویند. و شکل آن قریب به استداره است و مقدم آنکه شبح مرئیات در آن مرتسم می گردد اندکی هموار است، برای
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
آنکه اشباح در جزء کبیر مرتسم گردد، و مؤخر آن به طول مایل است تا آنکه در عصب مجوف درست قرار گیرد. و قرار دادن آن در وسط برای آن است که اشراف اجزای چشم است که بینایی به آن بسته است، و باقی اجزا به منزلهٔ خادم این جزوند که بعضی آفت را از آن دور می سازند، و بعضی منفعت به او می رسانند و وسط برای مکان اشرف اولی است، چون حفظ و نگاهداری در آن بیشتر است.