جلیب

لغت نامه دهخدا

جلیب. [ ج َ ] ( ع ص ) آنچه از شهر به شهر برند بفروختن. ( منتهی الارب ). گویند: عبد جلیب ؛ ای مجلوب. ج ، جَلبی ̍ و جُلُباء. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

جلیب. [ ج ِل ْ لی ] ( اِخ ) نام موضعی است. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نام موضعی است

پیشنهاد کاربران

بپرس