جلیان

لغت نامه دهخدا

جلیان. [ ج ِل ْ ل ] ( ع ص ) هویدا و آشکار. ( منتهی الارب ). و بهمین معنی است در حدیث ابن عمر: ان ربی قد رفع لی الدنیا و انا انظر الیها جلیانا من اﷲ؛ ای اظهاراً و کشفا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

هویدا و آشکار و بهمین معنی است در حدیث ابن عمر : ان ربی قد رفع الی الدنیا و انا انظر الیها جلیانا من الله رای اظهارا و کشفا

پیشنهاد کاربران

بپرس