جلکه

لغت نامه دهخدا

جلکه. [ ج ُ ک َ / ک ِ ] ( اِ ) رجوع به جلگه شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) زمینی است صاف و هموار که در آن محل زمین چین خوردگی یافته یا آثار و عوامل خارجی چین خوردگیها را صاف و مسطح ساخته است .

پیشنهاد کاربران

بپرس