جلوگیری کننده


معنی انگلیسی:
prophylactic

مترادف ها

inhibitor (اسم)
مانع شونده، بازدار، جلوگیری کننده

suppressor (اسم)
جلوگیری کننده، فرونشاننده، موقوف سازنده، موقوف کننده

stopper (اسم)
مسدود کننده، چوب پنبه، جلوگیری کننده، توپی، سربطری

prohibitive (صفت)
گران، جلوگیری کننده، منعی، موجب منع

preventative (صفت)
جلوگیری کننده، پیش گیر

preventive (صفت)
مانع، جلوگیری کننده، پیش گیر، پیشگیری کننده

suppressive (صفت)
جلوگیری کننده، فرونشاننده، موقوف سازنده

prohibitory (صفت)
گران، جلوگیری کننده، منعی

فارسی به عربی

تحریمی , سدادة , مانع

پیشنهاد کاربران

بپرس