جلوه گر
/jelvegar/
مترادف جلوه گر: آشکار، پدیدار، پدید، پیدا، ظاهر، متجلی، منجلی، نمایان
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
جدول کلمات
مترادف ها
فعال، زیرک، زرنگ، چالاک، با هوش، شیک، ناتو، جلوه گر
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
اشکار نمایان پدید ضاهر پدیدار متجلی منجلی و. . . .