جلو گرفتن

لغت نامه دهخدا

جلو گرفتن. [ ج ِ ل ُ / ل َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب )مانع شدن از پیش آمدن چیزی یا کسی. ( فرهنگ نظام ).

فرهنگ فارسی

مانع شدن از پیش آمدن چیزی یا کسی

واژه نامه بختیاریکا

ری گریدِن

پیشنهاد کاربران

جلوگیری، جلوگرفتن: بازداشتن، بازدارندگی، ممانعت، معاوقت، نگذاشتن و. . .
چون: باید از گسترش روان پریشی جلوگیری بکنیم.
پارسی را پاس بداریم.
To prevent.
م. ث
باید بِجُلوگیریم از پَخشِش کرونا در سطح کشور .
از . . . . . . . . جلوگیری به عمل آوردن
ممانعت به عمل آوردن

بپرس