جلو بردن


معنی انگلیسی:
advance

مترادف ها

advance (اسم)
پیشرفت، مساعده، پیش روی، جلو بردن، پیش پرداخت، پیش قسط، سبقت، ربون

advance (فعل)
تسریع کردن، جلو بردن، پیش بردن، اقامه کردن، جلو رفتن، ترقی دادن، ترفیع رتبه دادن، مساعده دادن، پیش رفتن

boost (فعل)
زیاد کردن، جلو بردن، ترقی دادن، کمک کردن، بالا بردن، بالا رفتن

further (فعل)
جلو بردن، پیش بردن، ادامه دادن، پیشرفت کردن، کمک کردن به

feed (فعل)
جلو بردن، طعمه کردن، خوراک دادن، پروردن، سیر کردن، خوردن، خوراندن، قورت دادن، غذا دادن، چراندن، تغذیه کردن، خواربار تامین کردن

فارسی به عربی

اکثر , تقدم , غذاء

پیشنهاد کاربران

بپرس