جلنظی. [ ج َ ل َ ظا ] ( ع ص ) سطبردوش و نون آن زاید است. ( منتهی الارب ). ستبردوش. ( ناظم الاطباء ). || مرد ستان خفته پاها بلند داشته. || بر پهلو خفته پاها دراز کرده. ( ناظم الاطباء ).