جلمه

لغت نامه دهخدا

( جلمة ) جلمة. [ ج َ ل َ م َ ] ( ع اِ ) گوسفند مسلوخ بلا حشو و قوائم. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || همه. ( منتهی الارب ). جمیع چیزی. ( از اقرب الموارد ).

جلمة. [ ج َ / ج ُم َ ] ( ع اِ ) همه. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ): اخذت الشی بجلْمَتِه ؛ ای باجمعه. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

همه اخذت الشئ بجلمه ای باجمعه

گویش مازنی

/jalme/ گوسفندی به رنگ سفید و حنایی

دانشنامه عمومی

جلمه (عفرین). جلمه ( به عربی: جلمة ) یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در استان حلب واقع شده است. [ ۱]
عکس جلمه (عفرین)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس