جلفری

لغت نامه دهخدا

جلفری. [ ج ُ ف َ ری ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به جلفر. ( از معجم البلدان ).

جلفری. [ ج ُ ف َ ری ی ] ( اِخ ) محمدبن حسن بن علی بن احمد قزاز مکنی به ابونصر از فقیهان فاضلی بود که بعراق و شام سفر کرد و از استادان بسیاری حدیث شنید. وی از پدرش ابوالعباس و جز او روایت کند و از وی ابومحمد حسین بن مسعود فراء بغوی روایت دارد. وفاتش به سال 463 هَ. ق. اتفاق افتاد. ( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس