جلذی

لغت نامه دهخدا

جلذی. [ ج ُ ذی ی ] ( ع ص ،اِ ) شتر استوار درشت. ( منتهی الارب ). || صانع و کارگر. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || راهب. ( اقرب الموارد ). پارسای ترسایان. ( منتهی الارب ). || خادم کلیسیا. ( از اقرب الموارد )( منتهی الارب ). || رفتار سبک و تیز. ( منتهی الارب ). ج ، جَلاذی . ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس