جلدکی

لغت نامه دهخدا

جلدکی. [ ] ( اِخ ) ایدمربن عبداﷲ یا ایدمربن علی بن ایدمر مصری یا عزالدین علی یا علی بن محمدبن ایدمر. حکیمی است فاضل که در کیمیا دست داشته است. وی از مردم جلدک دیهی در دو فرسنگی مشهد بود و به دمشق و قاهره رفت و به سال 750 یا 762 هَ. ق. در قاهره درگذشت. تألیفات بسیاری دارد. او راست : 1 - انوارالدرر فی ایضاح الحجر. 2 - البدر المنیر فی خواص الاکسیر. 3 - البدر المنیر فی ینبوع الاکسیر. 4 - البرهان فی اسرار علم المیزان. 5 - التعریب یا التقریب فی اسرار علم الترکیب. 6 - الدر المنثور فی شرح صدرالشذور. در این کتاب قسمت اول کتاب شذورالذهب ابوالحسن علی بن موسی انصاری کیماوی را شرح کرده است. 7 - الدرالمنیر و المصحف الکبیر. 8 - زراعة الذهب ( نهایة المطلب ). 9 - سراج الاذهان فی شرح البرهان و این شرح کتاب برهان خود اوست. 10 - غایةالسرور فی شرح دیوان الشذور. و این شرح شذورالذهب است. 11 - غنی الملهوف فی اسرار الترکیب. 12 - کشف الستور. 13 - کنزالاختصاص و درةالغواص فی معرفة اسرار علم الخواص. 14 - المصباح فی اسرار علم المفتاح. دو کتاب اخیر در بمبئی به چاپ رسیده است. 15 - المکتسب من المکتسب. 16 - نتایج الفکر فی علم الحجر. این کتاب در قاهره چاپ شده است. ( اعیان الشیعه ) ( الذریعه ) ( ریحانة الادب ج 1 ص 272 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس