جلددست

لغت نامه دهخدا

جلددست. [ ج َل ْدْ، دَ ] ( ص مرکب ) چابک در کارها که به دست کنند. ( از یادداشت های دهخدا ).

پیشنهاد کاربران

چالاک چنگ . [ چ َ ] ( ص مرکب ) قوی چنگ . قویدست . ماهر. تردست : شتابنده ملاح چالاک چنگ به کشتی درآمد چو پویان نهنگ . نظامی .

بپرس