لغت نامه دهخدا
جلباب. [ ج ِ ]( ع اِ ) پیراهن و چادر زنان. || معجر یا چادری که زنان لباس خود را از بالا بپوشند. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || دانه خلر. ( منتهی الارب ). ج ، جلابیب. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
جلباب. [ ج ِ ل ِب ْ با ] ( ع اِ ) جِلباب.( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به جلباب شود.
فرهنگ فارسی
جلباب پوشیدن
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. چادر زنان.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] جلباب به نوعی پوشش می گویند.
قرآن کریم در آیات مربوط به پوشش و ستر بانوان از جلباب نام برده و در کلمات فقها به تبع به کار رفته است.
جلباب درلغت
کلمات لغویان در معنای جلباب مختلف است. بعضی آن را به چادر و مانند آن، که از سر تا پا را می پوشاند تعریف کرده اند.بعضی دیگر آن را به پوشش بزرگ تر و بلندتر از روسری و کوتاه تر از چادر که سر و گردن و سینه و مقداری پایین تر از آن را می پوشاند و بعضی نیز به همان روسری (خِمار) تعریف کرده اند.
قرآن کریم در آیات مربوط به پوشش و ستر بانوان از جلباب نام برده و در کلمات فقها به تبع به کار رفته است.
جلباب درلغت
کلمات لغویان در معنای جلباب مختلف است. بعضی آن را به چادر و مانند آن، که از سر تا پا را می پوشاند تعریف کرده اند.بعضی دیگر آن را به پوشش بزرگ تر و بلندتر از روسری و کوتاه تر از چادر که سر و گردن و سینه و مقداری پایین تر از آن را می پوشاند و بعضی نیز به همان روسری (خِمار) تعریف کرده اند.
wikifeqh: جلباب
پیشنهاد کاربران
جلباب ؛ جُل ، جال ، جَوال
توضیح کامل در مورد محتوای کلمه ی جِلباب در متن زیر تحلیل و تفسیر و تبیین شده است ؛
سه اصطلاح در مورد کلمه ی شِلار با سه موقعیت کاربردی مختلف مرتبط با مفهوم پوشش و حِفاظ وجود دارد.
... [مشاهده متن کامل]
شلواردامن یا شلوار شِلیته
شلوارِ شِلاردار یا شلوار دمپا گشاد
شِلار دادن مو
اصطلاح شلوار شِلاردار و اصطلاح دامنِ شِلاردار و اصطلاح شِلار دادن مو به حالتی اشاره دارد که پاچه ی شلوار و دامن و مو دارای یک آزادی حرکت به صورت یک دامنه ی محدود و یک اندازه و مقدار مشخص باشد.
در فرهنگ ایرانی هنوز در یکسری از نقاط یک نوع پوشش تحت عنوان شلوار دامن و شلوار دمپا گشاد در حال استفاده و رایج می باشد.
کلمه ی شِلار به لحاظ معنا و مفهوم مرتبط با مفهوم کلمه ی شلوار و جِلْباب می باشد که به عنوان یک پوشش پارچه ای از جنس حریر و کتان در فرهنگ ما ایرانی ها در حال استفاده و رایج می باشد.
جِلْباب ؛ اگر مفهوم سیال کلمه ی جلباب را در آبراه سیال مفاهیم کلمات به جریان بیندازیم تا ببینیم کمی دورتر به چه کلمه ای می رسد کلمه ی سلامت و سلامتی یک کلمه ی منطبق با ریشه ی کلمه ی جِلباب خواهد بود که قابل مشاهده می شود.
کلمه ی اصلی در کلیدواژه ی جِلباب ، کلمه ی جَل و جال و جَوال می باشد.
کلمه ی جَوال به معنی رایج کیسه از جنس پارچه که در قدیم الایام با اصطلاح جَوال دوز رایج بود دارای یک معنای مشترک به مفهوم پوشش و حفاظ می باشد که کلیت و تمامیت یک محتوا را در درون خود در برمی گیرد.
اصطلاح رایج جُل و پلاس در زمانه ی ما که در قدیم الایام به عنوان یک زیر انداز استفاده می شد در واقع به خاطر وجود تفاوت در زیرانداز جُل با زیر انداز پلاس بود که زیرانداز جُل به خاطر جَوال بودن آن جُل نام داشت به گونه ای که زیرانداز جُل با حالت کیسه مانندی که از جنس پارچه داشت درون آن دارای یکسری محتویات از پشم و پنبه و. . . جهت ایجاد گرمی و نرمی بود.
از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات ، کلمه ی جلباب به لحاظ مفهومی با کلمه ی شلوار دارای یک معنا و مفهوم مشترک در دو موقعیت کاربردی مختلف می باشد.
درک بهتر مطلب فوق مرتبط با مفهوم کلمه ی شلوار در متن زیر به صورت مبسوط در ابعاد و زوایای مختلف تحلیل و تبیین و تشریح و تفسیر شده است ؛
شَلوار ؛ روند تغییر ریخت آوایی و نگارشی کلیدواژه ی شلوار با ریخت اصلی تر آن شیلوار در آبراه سیال مفاهیم حروف و کلمات از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات با یک مفهوم مشترک در ابعاد کاربردی مختلف با ساختمان های متفاوت از کلمات بدینصورت قابل تبیین می باشد ؛
کلمه ی اصلی در ساختمان کلمه ی شلوار کلمه ی شَلْوْ یا شِلْوْ و با ریخت درست تر آن شیل یا سیل مرتبط با کلمه ی شال با ریخت دیگر آن در زبان فارسی سال به معنی سیل کردن دارای یک وجود سَیّال با اصطلاح سیلینگ با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی آببندی نمودن می باشد.
اصطلاح شِلار دادن مو در فرهنگ زبان فارسی به معنی شُل کردن و به سَیَلان انداختن مو دارای معنا و مفهوم می باشد.
کلمه ی سَیَلان منشعب از کلمه ی سَیّال به معنی سِیْر نمودن و ساری شدن و شارش داشتن می باشد که در قانون قلب ها دو حرف ( ل ر ) قابل تبدیل به یکدیگر می باشند.
در مکانیک سیالات سه مفهوم سَریان شَریان و جَریان در کلمه ی سَریان اشاره به سِیر کردن و سرایت از یک محیط بسته به یک محیط بسته ی دیگر دارد.
در مورد کلمه ی شَریان اشاره به شارش سیال از درون به بیرون دارد.
در مورد کلمه ی جَریان اشاره به حرکت و جاری بودن سیال در هر دو محیط بسته و باز دارد.
در ادامه ی مطلب فوق در مورد کلمه ی ایزوله با ریخت ایسوله اشاره به یک محیط سیل شده و سالم و آببندی شده جهت سلطه و تسلط بر جریان سیال دارد که در کلماتی مثل سوله سیلو سالن سیلندر و. . . این تعریف در عالم واقع قابل مشاهده است.
به گونه ای که مفهوم کلمات سیلو سوله سالن و سیلندر در مورد کلمه ی سوراخ با ریخت سولاخ با افزونه ی حرف ( خ ) در انتهای این کلمه که اشاره به وجود یک رخنه ی خرامیده شده در یک محیط سیل شده دارد می توان روند مفاهیم کلمات ذکر شده را در تمام ابعاد کاربردی مختلف در ذهن درک کرد.
روند تغییر شکل و تغییر ساختار کلمات فوق در آبراه سیال حروف و کلمات با مصدر دو حرف ( س ر ) یا ( ش ر ) یا ( ج ر ) یا ( س ل ) یا ( ش ل ) یا ( ج ل ) که حرف ( چ ) نیز در این مصدر برای ایجاد کلمات با یک مفهوم مشترک نقش آفرینی می کند و باعث ایجاد کلمه ی چربی با اصطلاح چِلِپ چِلِپ کردن مرتبط با مفهوم جریان و جَلَیان داشتن و جولیدن نیز می شود و کلماتی با مفهوم مشترک جریان ایجاد می کند که نیاز به مصادیقی مثل حفاظت و کنترل و مراقبت و پوشش را به ما می رساند.
کلماتی که در این مسیر و در این آبراه با مصدرهایی که ذکر شد قابل مشاهده شدن است عبارتند از ؛
شَلوار چَلوار چلبار جلبار جلب جِلباب جالب جلوبیدن جوبیدن چوپیدن چوپاندن چپاندن چپوندن چوپاندن چوپانیدن چوپان
پس مفهوم کلمه ی شلوار از طریق کمک گرفتن از کلمات هم خانواده با کلمه ی شلوار یعنی پوشش و جلبابی برای چپوندن نیم تنه ی پایین بدن در آن که کاربری کلمه ی شلوار در عُرف جامعه ی امروزی برای نیم تنه ی پایین بدن رایج و در حال استفاده می باشد.
البته از مصدر ذکر شده در مورد کلمه ی شلوار در زوایای مختلف، با مفهوم مشترک جریان، کلمات متفاوت دیگری نیز قابل ایجاد شدن است که در نگاه اول ممکن است نتوانیم ارتباط آنها را باهم تشخیص بدهیم.
بر همین مبنا در ادامه ی مطلب فوق در مورد فلسفه ی ایجاد و پیدایش کلمه ی چوپان بدینصورت تحلیل و تبیین شده است ؛
چوپان ؛ چوبان و جوبان به معنی چاپیدن و چپوندن مرتبط با کلمه ی چوب و جوب به معنی انطباقی چوپانیدن و با معنی موازی و غیرانطباقی هدایت کردن از جایی به جایی دیگر
فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه در فرهنگ واژگان و دریای لغات در ابعاد کاربردی مختلف با یک مفهوم مشترک منشعب از کلماتی از قبیل ؛ چوب جوب چوپان چوپا چَپَن چاپ جاب اجابت مجاب جلب جالب شلوار جریب چپاول چاپیدن چپوندن ژاپن جِپَن جاپان جیپ جیب جُبّه جعبه جبهه جبال جبل و. . .
توضیح کامل در مورد محتوای کلمه ی جِلباب در متن زیر تحلیل و تفسیر و تبیین شده است ؛
سه اصطلاح در مورد کلمه ی شِلار با سه موقعیت کاربردی مختلف مرتبط با مفهوم پوشش و حِفاظ وجود دارد.
... [مشاهده متن کامل]
شلواردامن یا شلوار شِلیته
شلوارِ شِلاردار یا شلوار دمپا گشاد
شِلار دادن مو
اصطلاح شلوار شِلاردار و اصطلاح دامنِ شِلاردار و اصطلاح شِلار دادن مو به حالتی اشاره دارد که پاچه ی شلوار و دامن و مو دارای یک آزادی حرکت به صورت یک دامنه ی محدود و یک اندازه و مقدار مشخص باشد.
در فرهنگ ایرانی هنوز در یکسری از نقاط یک نوع پوشش تحت عنوان شلوار دامن و شلوار دمپا گشاد در حال استفاده و رایج می باشد.
کلمه ی شِلار به لحاظ معنا و مفهوم مرتبط با مفهوم کلمه ی شلوار و جِلْباب می باشد که به عنوان یک پوشش پارچه ای از جنس حریر و کتان در فرهنگ ما ایرانی ها در حال استفاده و رایج می باشد.
جِلْباب ؛ اگر مفهوم سیال کلمه ی جلباب را در آبراه سیال مفاهیم کلمات به جریان بیندازیم تا ببینیم کمی دورتر به چه کلمه ای می رسد کلمه ی سلامت و سلامتی یک کلمه ی منطبق با ریشه ی کلمه ی جِلباب خواهد بود که قابل مشاهده می شود.
کلمه ی اصلی در کلیدواژه ی جِلباب ، کلمه ی جَل و جال و جَوال می باشد.
کلمه ی جَوال به معنی رایج کیسه از جنس پارچه که در قدیم الایام با اصطلاح جَوال دوز رایج بود دارای یک معنای مشترک به مفهوم پوشش و حفاظ می باشد که کلیت و تمامیت یک محتوا را در درون خود در برمی گیرد.
اصطلاح رایج جُل و پلاس در زمانه ی ما که در قدیم الایام به عنوان یک زیر انداز استفاده می شد در واقع به خاطر وجود تفاوت در زیرانداز جُل با زیر انداز پلاس بود که زیرانداز جُل به خاطر جَوال بودن آن جُل نام داشت به گونه ای که زیرانداز جُل با حالت کیسه مانندی که از جنس پارچه داشت درون آن دارای یکسری محتویات از پشم و پنبه و. . . جهت ایجاد گرمی و نرمی بود.
از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات ، کلمه ی جلباب به لحاظ مفهومی با کلمه ی شلوار دارای یک معنا و مفهوم مشترک در دو موقعیت کاربردی مختلف می باشد.
درک بهتر مطلب فوق مرتبط با مفهوم کلمه ی شلوار در متن زیر به صورت مبسوط در ابعاد و زوایای مختلف تحلیل و تبیین و تشریح و تفسیر شده است ؛
شَلوار ؛ روند تغییر ریخت آوایی و نگارشی کلیدواژه ی شلوار با ریخت اصلی تر آن شیلوار در آبراه سیال مفاهیم حروف و کلمات از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات با یک مفهوم مشترک در ابعاد کاربردی مختلف با ساختمان های متفاوت از کلمات بدینصورت قابل تبیین می باشد ؛
کلمه ی اصلی در ساختمان کلمه ی شلوار کلمه ی شَلْوْ یا شِلْوْ و با ریخت درست تر آن شیل یا سیل مرتبط با کلمه ی شال با ریخت دیگر آن در زبان فارسی سال به معنی سیل کردن دارای یک وجود سَیّال با اصطلاح سیلینگ با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی آببندی نمودن می باشد.
اصطلاح شِلار دادن مو در فرهنگ زبان فارسی به معنی شُل کردن و به سَیَلان انداختن مو دارای معنا و مفهوم می باشد.
کلمه ی سَیَلان منشعب از کلمه ی سَیّال به معنی سِیْر نمودن و ساری شدن و شارش داشتن می باشد که در قانون قلب ها دو حرف ( ل ر ) قابل تبدیل به یکدیگر می باشند.
در مکانیک سیالات سه مفهوم سَریان شَریان و جَریان در کلمه ی سَریان اشاره به سِیر کردن و سرایت از یک محیط بسته به یک محیط بسته ی دیگر دارد.
در مورد کلمه ی شَریان اشاره به شارش سیال از درون به بیرون دارد.
در مورد کلمه ی جَریان اشاره به حرکت و جاری بودن سیال در هر دو محیط بسته و باز دارد.
در ادامه ی مطلب فوق در مورد کلمه ی ایزوله با ریخت ایسوله اشاره به یک محیط سیل شده و سالم و آببندی شده جهت سلطه و تسلط بر جریان سیال دارد که در کلماتی مثل سوله سیلو سالن سیلندر و. . . این تعریف در عالم واقع قابل مشاهده است.
به گونه ای که مفهوم کلمات سیلو سوله سالن و سیلندر در مورد کلمه ی سوراخ با ریخت سولاخ با افزونه ی حرف ( خ ) در انتهای این کلمه که اشاره به وجود یک رخنه ی خرامیده شده در یک محیط سیل شده دارد می توان روند مفاهیم کلمات ذکر شده را در تمام ابعاد کاربردی مختلف در ذهن درک کرد.
روند تغییر شکل و تغییر ساختار کلمات فوق در آبراه سیال حروف و کلمات با مصدر دو حرف ( س ر ) یا ( ش ر ) یا ( ج ر ) یا ( س ل ) یا ( ش ل ) یا ( ج ل ) که حرف ( چ ) نیز در این مصدر برای ایجاد کلمات با یک مفهوم مشترک نقش آفرینی می کند و باعث ایجاد کلمه ی چربی با اصطلاح چِلِپ چِلِپ کردن مرتبط با مفهوم جریان و جَلَیان داشتن و جولیدن نیز می شود و کلماتی با مفهوم مشترک جریان ایجاد می کند که نیاز به مصادیقی مثل حفاظت و کنترل و مراقبت و پوشش را به ما می رساند.
کلماتی که در این مسیر و در این آبراه با مصدرهایی که ذکر شد قابل مشاهده شدن است عبارتند از ؛
شَلوار چَلوار چلبار جلبار جلب جِلباب جالب جلوبیدن جوبیدن چوپیدن چوپاندن چپاندن چپوندن چوپاندن چوپانیدن چوپان
پس مفهوم کلمه ی شلوار از طریق کمک گرفتن از کلمات هم خانواده با کلمه ی شلوار یعنی پوشش و جلبابی برای چپوندن نیم تنه ی پایین بدن در آن که کاربری کلمه ی شلوار در عُرف جامعه ی امروزی برای نیم تنه ی پایین بدن رایج و در حال استفاده می باشد.
البته از مصدر ذکر شده در مورد کلمه ی شلوار در زوایای مختلف، با مفهوم مشترک جریان، کلمات متفاوت دیگری نیز قابل ایجاد شدن است که در نگاه اول ممکن است نتوانیم ارتباط آنها را باهم تشخیص بدهیم.
بر همین مبنا در ادامه ی مطلب فوق در مورد فلسفه ی ایجاد و پیدایش کلمه ی چوپان بدینصورت تحلیل و تبیین شده است ؛
چوپان ؛ چوبان و جوبان به معنی چاپیدن و چپوندن مرتبط با کلمه ی چوب و جوب به معنی انطباقی چوپانیدن و با معنی موازی و غیرانطباقی هدایت کردن از جایی به جایی دیگر
فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه در فرهنگ واژگان و دریای لغات در ابعاد کاربردی مختلف با یک مفهوم مشترک منشعب از کلماتی از قبیل ؛ چوب جوب چوپان چوپا چَپَن چاپ جاب اجابت مجاب جلب جالب شلوار جریب چپاول چاپیدن چپوندن ژاپن جِپَن جاپان جیپ جیب جُبّه جعبه جبهه جبال جبل و. . .
جلباب. [ ج ِ ] ( ع مص ) جلباب پوشیدن. ( از اقرب الموارد ) رجوع به جلببة شود.
جلباب. [ ج ِ ] ( ع اِ ) پیراهن و چادر زنان. || معجر یا چادری که زنان لباس خود را از بالا بپوشند. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) . || دانه خلر. ( منتهی الارب ) . ج ، جلابیب. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) .
... [مشاهده متن کامل]
جلباب. [ ج ِ ل ِب ْ با ] ( ع اِ ) جِلباب. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) . رجوع به جلباب شود.
منبع. لغت نامه دهخدا
جلباب. [ ج ِ ] ( ع اِ ) پیراهن و چادر زنان. || معجر یا چادری که زنان لباس خود را از بالا بپوشند. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) . || دانه خلر. ( منتهی الارب ) . ج ، جلابیب. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) .
... [مشاهده متن کامل]
جلباب. [ ج ِ ل ِب ْ با ] ( ع اِ ) جِلباب. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) . رجوع به جلباب شود.
منبع. لغت نامه دهخدا
پوشش کامل
روپوش
حسین آقا اشتباه نکن. چادر مشکی فقط هنگام نماز خوندن مکروه هست چون در پیشگاه خدا بهتر است که زیبا باشیم و چادر رنگی بپوشیم و خوشبو باشیم و عطر بزنیم چون ثوابش بیشتر است. درضمن خداوند در قرآن فرموده زنان مقنعه های بلند بپوشند همه هم میدانیم که مقنعه سر و موی زنان را هم میپوشاند پس خودتون رو گول نزنید
واجامه
وا پیشوند گشاد برای جامه میتواند برای جلباب به چم جامه گشاد درخور باشد
وا پیشوند گشاد برای جامه میتواند برای جلباب به چم جامه گشاد درخور باشد
با سلام در جواب آقای پارسا عرض می کنم. قرآن در آیه۳۱ نور میفرماید، اطراف روسری ها تون رو بندازید جلو. پس یک چیزی او بالا روی سر هست و مو پوشیده است. وقتی میگوید بندازید جلو، یعنی اعراب در قدیم روسری هاشون رو پشت سر گره میزدند، و با عقل جور در نمیاد که چادر سرشان بوده و پشت سر انداخته اند.
... [مشاهده متن کامل]
ایه ۶۰ هم که مربوط به افراد مسن هست، منظورشون لباس رو هست، نه اینکه برهنه بشن. چرا ترجمه رو تغییر میدن. اخر آیه هم گفته اگر این کار رو نکنند بهتره.
ایه ۵۹ سوره ی احزاب هم منظور از جلالیب لباس کشاد ، یا مانتو هست که مثل تمام لغات میتونه هر کسی یک معنی رو استفاده کنه، اصل مطلب حجابی هست که بدن نما نباشه و اگر شما مو رو زینت زن میدونید که حتما هست، پوشیده باشه.
در مورد آبه
... [مشاهده متن کامل]
ایه ۶۰ هم که مربوط به افراد مسن هست، منظورشون لباس رو هست، نه اینکه برهنه بشن. چرا ترجمه رو تغییر میدن. اخر آیه هم گفته اگر این کار رو نکنند بهتره.
ایه ۵۹ سوره ی احزاب هم منظور از جلالیب لباس کشاد ، یا مانتو هست که مثل تمام لغات میتونه هر کسی یک معنی رو استفاده کنه، اصل مطلب حجابی هست که بدن نما نباشه و اگر شما مو رو زینت زن میدونید که حتما هست، پوشیده باشه.
در مورد آبه
لغت شناسان گفته اند که " جلباب " از ریشه ی " ج ل ب " است . پس این واژه باید معنایی نزدیک به " جلب کردن " و " جلب توجّه نمودن " داشته باشد . بنابراین می توان گفت که " جلباب " آن پوششی است که توجّهات را به سوی خود جلب می کند تا نگاه مرد نامحرم به اعضای بدن زن جلب نشود . " . زنی که پوشش گشاد بر تن دارد و سرش بی پوشش است ، مطمئنا آن پوشش گشاد ، جلب کننده ی توجهات نامحرم نمی تواند باشد . بهترین گزینه چادر سیاه مرسوم است که سراسر بدن را در خود می گیرد و نگاه نامحرم جلب چیزی جز چادر نمی شود .
... [مشاهده متن کامل]
آنچه که مسلّم است ، زنان در برابر زیبایی و جذابّیتی که دارند و نعمتی است از سوی خداوند ، مسئولیتی نیز بر عهده دارند و در قانون دین ، چنین مسئولیت هایی برای هر مخلوقی بر اساس نعمتی که به او داده می شود ، وجود دارد ، چه مرد ، چه زن ، چه انسان ، چه فرشته ، . . . . اگر زنان می خواهند پوششی همچون مردان داشته باشند ، عادلانه و منطقی این است که از خالق خود بخواهند که نعمت جذّابیت را از ایشان بگیرد و نمایی همچون مردان به ایشان بدهد . آیا زنان موافقند که این نعمت جذّابیت را در برابر راحتی در پوشش واگذار کنند . این اتمام حجّت با خالق ، مسئولیت حجاب را از ایشان برمی دارد .
درباره ی پوشش زنان باید بپذیریم که قرآن سختگیری لازم را دارد و نمی شود با تفسیرهای نوآورانه ، واقعیت را وارونه نمود . در آیه ی ۳۱ سوره ی نور دقّت کنید که حتّی زنان را نهی کرده از اینکه پاهایشان را به گونه ای بر زمین بزنند که داشتن زینت پنهانشان را نامحرم بداند . در تفسیرها این زینت را خلخال هایی دانسته اند که زنان عرب در پاهایشان می کردند .
... [مشاهده متن کامل]
آنچه که مسلّم است ، زنان در برابر زیبایی و جذابّیتی که دارند و نعمتی است از سوی خداوند ، مسئولیتی نیز بر عهده دارند و در قانون دین ، چنین مسئولیت هایی برای هر مخلوقی بر اساس نعمتی که به او داده می شود ، وجود دارد ، چه مرد ، چه زن ، چه انسان ، چه فرشته ، . . . . اگر زنان می خواهند پوششی همچون مردان داشته باشند ، عادلانه و منطقی این است که از خالق خود بخواهند که نعمت جذّابیت را از ایشان بگیرد و نمایی همچون مردان به ایشان بدهد . آیا زنان موافقند که این نعمت جذّابیت را در برابر راحتی در پوشش واگذار کنند . این اتمام حجّت با خالق ، مسئولیت حجاب را از ایشان برمی دارد .
درباره ی پوشش زنان باید بپذیریم که قرآن سختگیری لازم را دارد و نمی شود با تفسیرهای نوآورانه ، واقعیت را وارونه نمود . در آیه ی ۳۱ سوره ی نور دقّت کنید که حتّی زنان را نهی کرده از اینکه پاهایشان را به گونه ای بر زمین بزنند که داشتن زینت پنهانشان را نامحرم بداند . در تفسیرها این زینت را خلخال هایی دانسته اند که زنان عرب در پاهایشان می کردند .
از خودتون تا حال فکر کردید چرا سیستم موبایل را به روز می کنند؟
جلباب به معنی لباس گشاد هم هست
در هیچ کجای قرآن هم حرف از موی سر نزده
و تنها چیزی که قرآن گفته بپوشانید نقاط خصوصی بدن هست مثل سینه ها و . . . ( خمر در لغت یعنی پوشش )
همچنین کلمه زینت که در قرآن اومده منظور اندام نیست
... [مشاهده متن کامل]
چون توی همون سوره نور چند تا آیه بعدش میاد میگه: به زنان از کار افتاده که امیدی به ازدواج ندارند بگو: اگر لباس نداشته باشند و برهنه باشند گناهی بر آنها نیست، ولی زینت خود را آشکار نکنند. . .
در هیچ کجای قرآن هم حرف از موی سر نزده
و تنها چیزی که قرآن گفته بپوشانید نقاط خصوصی بدن هست مثل سینه ها و . . . ( خمر در لغت یعنی پوشش )
همچنین کلمه زینت که در قرآن اومده منظور اندام نیست
... [مشاهده متن کامل]
چون توی همون سوره نور چند تا آیه بعدش میاد میگه: به زنان از کار افتاده که امیدی به ازدواج ندارند بگو: اگر لباس نداشته باشند و برهنه باشند گناهی بر آنها نیست، ولی زینت خود را آشکار نکنند. . .
هر کی نخواهد چیزی را بپذیرد هزار تا بهانه می آورد. در خانه اگر کس است یک حرف بس است. اون بزرگوارانی که برای نپوشیدن چادر به معنای جلباب گیر دادن و فرهنگ لغت دهخدا و عمید و معین رو اشتباه می دونن، خودشون رو اذیت می کنند. تو که آخرش هم کار خودتو می کنی، خوب چادر نپوش!
با سلام؛کلاً، حکم قرآن برای بهتر زیستن"هست، نه اینکه؛خودمون رو به زور در یک چهارچوب قرار دادن!گذشته از معنی کلمه جلباب"که، به کلمات گوناگون معنی کردن:روپوش - چادر - پیراهن گشاد و غیره. . قرآن؛تفسیر نمیخواهد،
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
بلکه دقت میخواهد و اگر کمی دقت کنیم؛مفهوم آیه و معانی مختلف"یک موضوع رو بیان میفرماین:پوششی که؛مو و برجستگیهای بدن ( گلو - سینه - باسن - ساق و ران ) را بپوشاند و مانع، نمایان شدن برجستگیهای بدن خانمها شود؛همان "جلباب"هست. ارادتمند شما🙏🙏🙏
هر چه هست کلمه ای باستانی است و دیگر کاربردی ندارد و مردم روزگار ما ، خود را از قید این نوع پوشش ها رها کرده اند
هو
حجاب در صدر اسلام.
حجاب در صدر اسلام.
بنام خدا
باسلام،
حجاب مصونیت هست نه محدودیت. شهید مطهری اعلی الله مقامه.
این واژه در صدر اسلام به چادر مشگی امروزین گفته میشد که معلوم نیست به چه شکلی بوده ولی تمامی اعضای بدن زنان را بعلت گشاد بودن میپوشاند و جالب اینجاست که در زبان اذری امروزی به چادر مشگی چلشاب یا چرشاب گفته میشود و به ضرس قاطع همان واژه جلباب هست که در طول قرون متمادی به لغات اذری فوق تبدیل شده است. با تشکر.
... [مشاهده متن کامل]
باسلام،
حجاب مصونیت هست نه محدودیت. شهید مطهری اعلی الله مقامه.
این واژه در صدر اسلام به چادر مشگی امروزین گفته میشد که معلوم نیست به چه شکلی بوده ولی تمامی اعضای بدن زنان را بعلت گشاد بودن میپوشاند و جالب اینجاست که در زبان اذری امروزی به چادر مشگی چلشاب یا چرشاب گفته میشود و به ضرس قاطع همان واژه جلباب هست که در طول قرون متمادی به لغات اذری فوق تبدیل شده است. با تشکر.
... [مشاهده متن کامل]
چادر بلند
پیراهن و جامه گشاد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)