[ویکی نور] سید محمدرضا جلالی نائینی، حقوق دان، پژوهشگر تاریخ ادیان، محقق، مترجم، روزنامه نگار، سیاستمدار و خلاصه یکی از شخصیت های ملی و تأثیرگذار ایران در صد ساله ی اخیر و از رجال خوش نام و خدوم فرهنگی، مطبوعاتی و اجتماعی ایران بود که هفتاد و چند سال از نود و چند سال عمر پربار خود را به خدمت به هم وطنان خود موفق بود.
جلالی نائینی، به سال 1293 در نائین اصفهان متولد شد. دوره ی تحصیلات ابتدایی را در نائین و دوره ی اول متوسطه را در اصفهان و دوره ی دوم دبیرستان را در مدرسه ی دارالفنون تهران گذرانید. در 1313 وارد دانشکده ی حقوق دانشگاه تهران شد. پس از فراغت از تحصیل در 1316 به سربازی رفت و با مرحومان دکتر غلام حسین صدیقی و نصرت الله امینی هم اطاق شد. در 1318 به سمت قاضی دادگستری به استخدام دولت درآمد. پس از سه سال قضاوت، در پی تحولات اجتماعی شهریور 1320 از خدمت قضایی استعفا داد و در 1321 پروانه ی وکالت دادگستری اخذ کرد و از آن پس، ضمن اشتغال به حرفه ی وکالت، به کسب فیض از محضر دانشمندان و تکمیل دانش و بینش خود پرداخت و اندک اندک به تألیف و تصنیف و روزنامه نگاری روی آورد.
جلالی نائینی، در آخرین دوره ی مجلس سنا، سناتور انتخابی شد، اما در مجلس سنا قبل و بعد از دولت مهندس شریف امامی، در جهت منافع ملی و حقوق شهروندان علیه دولت وقت سخنرانی کرد و عاقبت هم در روز سوم بهمن 1357 به عنوان اعتراض رسمی از سناتوری استعفا داد.
هنگامی که جلالی نائینی در نطق خود در مجلس سنا گفت: «جلو ترک تازی های ساواک را بگیرید»، تهدیدهایی از جانب دربار علیه او صورت گرفت و از جمله سرلشکر ایرج مطبوعی، پیغام های تند به او رساند، ولی جلالی نائینی مردانه بر مواضع خود ایستادگی کرد و گفت: «اگر بخواهید مرا در همین ساختمان مجلس سنا همین الان دستگیر کنید و به زندان ببرید، من آماده ام».
جلالی نائینی، خاطرات خود را از غائله ی آذربایجان و دخالت شوروی در آن در 1324، جنبش ملی کردن صنعت نفت و تأسیس جبهه ی ملی اول در 1328، حمله به دفتر روزنامه ی باختر امروز در کودتای 28 مرداد 1332، مکاتبات خود با مصدق، فعالیت هایش برای نجات جان دکتر حسین فاطمی از خطر اعدام، مراجعاتش به مهندس مهدی بازرگان برای انتقال بدون خون ریزی قدرت در بهمن 1357 و چندین خاطره ی ارزشمند مشابه را طیّ ده ها مقاله در ماهنامه ی حافظ نوشته است. بااین همه، وی پس از پیروزی انقلاب 1357 همانند بسیاری دیگر از رجال کشور که در رژیم سابق، مقامات مهمی را قبول کرده بودند، مدتی گرفتار و محبوس بود، اما به دلیل سلامت نفس و خدمات فرهنگی اش سرانجام آزاد شد.
از استاد دکتر جلالی نائینی، ده ها مقاله در مجله های معتبر ادبی ایران، از جمله «یغما»، «وحید»، «گوهر»، «کِلک»، «کیهان فرهنگی»، «بخارا» و «حافظ» چاپ شده است. وی همچنین سخنرانی های متعددی در کنگره ها و همایش های داخلی و خارجی، از جمله در کنگره ی تحقیقات ایران شناسی در سال های 1352 و 1354، انجمن ادبی ایران و دیگر انجمن های ادبی تهران ایراد کرده و در یادنامه های بزرگانی چون ابوریحان بیرونی، خیام نیشابوری، دکتر جعفر شهیدی، محیط طباطبایی، دکتر محمود افشار، ابوالحسن ورزی و دیگران قلم زده است.
جلالی نائینی، به سال 1293 در نائین اصفهان متولد شد. دوره ی تحصیلات ابتدایی را در نائین و دوره ی اول متوسطه را در اصفهان و دوره ی دوم دبیرستان را در مدرسه ی دارالفنون تهران گذرانید. در 1313 وارد دانشکده ی حقوق دانشگاه تهران شد. پس از فراغت از تحصیل در 1316 به سربازی رفت و با مرحومان دکتر غلام حسین صدیقی و نصرت الله امینی هم اطاق شد. در 1318 به سمت قاضی دادگستری به استخدام دولت درآمد. پس از سه سال قضاوت، در پی تحولات اجتماعی شهریور 1320 از خدمت قضایی استعفا داد و در 1321 پروانه ی وکالت دادگستری اخذ کرد و از آن پس، ضمن اشتغال به حرفه ی وکالت، به کسب فیض از محضر دانشمندان و تکمیل دانش و بینش خود پرداخت و اندک اندک به تألیف و تصنیف و روزنامه نگاری روی آورد.
جلالی نائینی، در آخرین دوره ی مجلس سنا، سناتور انتخابی شد، اما در مجلس سنا قبل و بعد از دولت مهندس شریف امامی، در جهت منافع ملی و حقوق شهروندان علیه دولت وقت سخنرانی کرد و عاقبت هم در روز سوم بهمن 1357 به عنوان اعتراض رسمی از سناتوری استعفا داد.
هنگامی که جلالی نائینی در نطق خود در مجلس سنا گفت: «جلو ترک تازی های ساواک را بگیرید»، تهدیدهایی از جانب دربار علیه او صورت گرفت و از جمله سرلشکر ایرج مطبوعی، پیغام های تند به او رساند، ولی جلالی نائینی مردانه بر مواضع خود ایستادگی کرد و گفت: «اگر بخواهید مرا در همین ساختمان مجلس سنا همین الان دستگیر کنید و به زندان ببرید، من آماده ام».
جلالی نائینی، خاطرات خود را از غائله ی آذربایجان و دخالت شوروی در آن در 1324، جنبش ملی کردن صنعت نفت و تأسیس جبهه ی ملی اول در 1328، حمله به دفتر روزنامه ی باختر امروز در کودتای 28 مرداد 1332، مکاتبات خود با مصدق، فعالیت هایش برای نجات جان دکتر حسین فاطمی از خطر اعدام، مراجعاتش به مهندس مهدی بازرگان برای انتقال بدون خون ریزی قدرت در بهمن 1357 و چندین خاطره ی ارزشمند مشابه را طیّ ده ها مقاله در ماهنامه ی حافظ نوشته است. بااین همه، وی پس از پیروزی انقلاب 1357 همانند بسیاری دیگر از رجال کشور که در رژیم سابق، مقامات مهمی را قبول کرده بودند، مدتی گرفتار و محبوس بود، اما به دلیل سلامت نفس و خدمات فرهنگی اش سرانجام آزاد شد.
از استاد دکتر جلالی نائینی، ده ها مقاله در مجله های معتبر ادبی ایران، از جمله «یغما»، «وحید»، «گوهر»، «کِلک»، «کیهان فرهنگی»، «بخارا» و «حافظ» چاپ شده است. وی همچنین سخنرانی های متعددی در کنگره ها و همایش های داخلی و خارجی، از جمله در کنگره ی تحقیقات ایران شناسی در سال های 1352 و 1354، انجمن ادبی ایران و دیگر انجمن های ادبی تهران ایراد کرده و در یادنامه های بزرگانی چون ابوریحان بیرونی، خیام نیشابوری، دکتر جعفر شهیدی، محیط طباطبایی، دکتر محمود افشار، ابوالحسن ورزی و دیگران قلم زده است.
wikinoor: جلالی_نایینی،_محمدرضا