جقل
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
چی گیلی. ؟؟؟؟
آقای عیوض صحرا صرفا برا یاد گرفتنت میگم
■جینقیرلی که جینقیلی خوانده میشود در ترکی خرده سنگ است در آذربایجان بخش هایی چینگلی میگن
■ مثل کایا که صخره است و میشه قیه در زبان ما
... [مشاهده متن کامل]
شعر مرحوم احمت کایا؛؛؛
بو قالا داشلی قالا جینقیلی داشلی قالااا
این قلعه سنگی هست و با سنگ های ریز زیادی همراه است
آقای عیوض صحرا صرفا برا یاد گرفتنت میگم
■جینقیرلی که جینقیلی خوانده میشود در ترکی خرده سنگ است در آذربایجان بخش هایی چینگلی میگن
■ مثل کایا که صخره است و میشه قیه در زبان ما
... [مشاهده متن کامل]
شعر مرحوم احمت کایا؛؛؛
بو قالا داشلی قالا جینقیلی داشلی قالااا
این قلعه سنگی هست و با سنگ های ریز زیادی همراه است
در کردی کرمانشاهی جق زدن با کسر ج به معنی جوانه زدن و تازه درآمدن است و جیقل یا جی قه له به معنی بچه ای است که تازه سری تو سرا دراورده و جقل هم از همین آمده که تهرانی شده آن است مثل جیقلدان که جقلدون شده و . . . .
در لهجه اصفهانی >>> چوری
در گویش ترکی >>> چیک گیلی
در گویش ترکی >>> چیک گیلی
جِقِل - با جیگیل ( جینگیل، دواملایی ) است -
کوچولو، فینگیل، فنچ! - عزیز، جیگر، خوشمَل! -
شر و شلوغ، وِزِّه!، آتیشپاره!، وَرپریده! - تیز و بز، سریع
کوچولو، فینگیل، فنچ! - عزیز، جیگر، خوشمَل! -
شر و شلوغ، وِزِّه!، آتیشپاره!، وَرپریده! - تیز و بز، سریع