جقجقه
لغت نامه دهخدا
جقجقة. [ ج َ ج َ ق َ ] ( ع اِمص ) پرگوئی. پرحرفی. پرچانگی. روده درازی. ( دزی ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
جقجقه از جق جق کردن آمده است مانند فشفشه - قمقمه - قرقره. . . در کردی کرمانشاهی که یک زبان فوق العاده آوایی است و کلمات و افعال از آواهای واقعی ساخته می شوندچنین کلماتی به وفور یافت می شوند: چقچقه ( وسیله
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
کشاورزی کوچک که موقع کار چق چق می کند ) - کفش تقتقه:کفش پاشنه تیز که موقع راه رفتن تق تق میکند - قرقره که روی چرخ قرقر می کند. . . . شلپه: صدای خوردن کف دست به آب یا مثل آن - توپه:صدای خوردن چیز نرم و سفت به هم مثل چوب به فرش - تلپه: سنگ بزرگ توی آب - قرچه: چوب خشک در آتش. . . . . . .