جق جق. [ ج َ ج َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان موگوئی بخش آخوره شهرستان فریدن در 7هزارگزی جنوب داران و 5هزارگزی راه فرعی آخوره به سیبک. کوهستانی و سردسیر است و سکنه آن 1117 تن اند. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنعت دستی آنان جاجیم بافی و قالی بافی است. در فصل خشکی اتومبیل هم بدانجا میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).
جق جق. [ ج ِ ج ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل در 42هزارگزی جنوب اردبیل و 25هزارگزی شوسه اردبیل - تبریز. کوهستانی و معتدل است و سکنه آن 325 تن اند. آب آن از چشمه و رود جق جق و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنعت دستی آنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. دو محل نزدیک به هم جق جق بالا و جق جق پائین مشهور است و سکنه جق جق بالا 175 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).، جقجق. [ ج ِ ج ِ ] ( اِ ) مخفف جیقه جیقه و جیقه بمعنی فریاد زدن است. ( آنندراج ) :
بجز از مستی و رندی چه خیال است اینجا
جق جق و کلمکل و قال ومقال است اینجا.
میرنجات ( از آنندراج ).
|| آواز مرغ زخم رسیده. ( آنندراج از کشف اللغات ). || مجازاً شور و غوغای بی معنی. ( آنندراج ). رجوع به ماده قبل و جغجغ شود.