جفتک انداز

لغت نامه دهخدا

جفتک انداز. [ ج ُ ت َ اَ ] ( نف مرکب ) جفتک اندازنده. جفته اندازنده. جفته افکن. اسکیزنده. آلیزنده. رکال. رجوع به اسکیزنده و آلیزنده و جفتک شود. || در تداول ، دیرپذیر. صعب القبول.

فرهنگ فارسی

جفتک اندازنده جفته اندازنده جفته افکن اسکیزنده آلیزنده یا در تداول دیر پذیر صعب القبول .

واژه نامه بختیاریکا

ور تیزگنا

پیشنهاد کاربران

بپرس