جفتک

/joftak/

معنی انگلیسی:
kick, buck, fling, [n.] nonsense, rubbish, [adj.] nonsensical, fling(ing)

لغت نامه دهخدا

جفتک. [ ج َ ت َ ] ( اِ ) کاروانک. ( برهان ). کاروانک و بوتیمار. ( ناظم الاطباء ).

جفتک. [ ج ُ ت َ ] ( اِ ) مرغی است که نر و ماده آن هر کدام یک بال دارند و بجای بال دیگر نر را قلابی و ماده را حلقه ای است از استخوان و چون پرواز کنند، نر قلاب را بر حلقه ماده اندازد و با هم پرواز کنند و چون بدانه خوردن مشغول گردند از یکدیگر جدا شوند و نزدیک به هم دانه چینند و به عربی این مرغ را لاینفک خوانند. ( برهان ). جفت سرخاب که به هندی چکوا گویند. ( غیاث ). || لگد زدن ستور با دو پا. جستن کردن با دو پا. ( نظام ). جفته. لگد. لگد دوپائی ستور.لگد دوپائی که اسب و خر و استر اندازد. اسکیز. اسکیزه. نفح. آلیز. رجوع به آلیز و اسکیز و اسکیزه و لگد شود.

فرهنگ فارسی

لگدی که حیوان چهارپاباهردوپای خودبیندازد، نوعی ازپرش که هردوپاراباهم جفت کنندوبپرند
( اسم ) ۱- لگد حیوانات جفته . ۲- نوعی پرش که عبارتست از جفت کردن هر دو پا با هم و پریدن . ۳- مرغی که نر و ماد. آن هر کدام یک بال دارند و بجای بال دیگر نر را قلابی و ماده را حلقه ایست از استخوان و چون پرواز کنند نرقلاب را بر حلق. ماده اندازد و با هم پرواز نمایند و چون بدانه خوردن مشغول گردند از یکدیگر جدا شوند و نزدیک بهم چرا کنند و آنها را بعربی ( ( لاینفک ) ) گویند
مرغی است که نر و ماده آن هر کدام یک بال دارند و بجای بال دیگر نر را قلابی و ماده را حلقه ئی است از استخوان و چون پرواز کنند نر قلاب را بر حلقه ماده اندازد و با هم پرواز کنند و چون بدانه خوردن مشغول گردند از یکدیگر جدا شوند و نزدیک به هم دانه چینند و به عربی این مرغ را لاینفک خوانند . یا لگد زدن ستور با دو پا .

فرهنگ معین

(جُ تَ ) (اِ. ) لگد حیوانات .

فرهنگ عمید

۱. لگدی که حیوان چهارپا با هر دو پای خود می اندازد.
۲. (اسم مصدر ) نوعی پرش که هر دو پا را با هم جفت کنند و از جایی به جای دیگر بپرند.
* جفتک انداختن (پراندن ): (مصدر لازم )
۱. لگد انداختن ستور با هر دو پای خود.
۲. [مجاز] سرکشی، گستاخی.
* جفتک زدن: (مصدر لازم )
۱. لگد انداختن ستور با هر دو پای خود.
۲. پریدن از جایی به جای دیگر درحالی که هر دو پا را به هم جفت کرده باشند، جهیدن با هر دو پا.

گویش مازنی

/jeftek/ لگد – جفتک – با دو پا لگد زدن

جدول کلمات

الیز

مترادف ها

buck (اسم)
خود ستایی، جفتک، نر، دلار، قوچ، جنس نر اهو و حیوانات دیگر

capriole (اسم)
جفتک، جست وخیز، جهش بلند اسب

gambado (اسم)
طفره، جفتک، گتر، چکمه رکابی و ساقه بلند سواری، زنگار یا پا پیچ سوارکاری

فارسی به عربی

ظبی

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی جفتک از ریشه ی واژه ی جفت و ک فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

جفتکجفتکجفتکجفتک
الیز. . . .
بیهوده
یاوه

بپرس