جفت گیری کردن
معنی انگلیسی:
copulate, mate
لغت نامه دهخدا
جفت گیری کردن. [ ج ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) فراهم آوردن نرینه و مادینه را. بهم نزدیک کردن نر و ماده را بقصد باروری. آرامش دادن حیوانی نرینه را با مادینه بقصد نتاج. مدموج کردن. گشن گیری کردن.
فرهنگ فارسی
فراهم آوردن نرینه و مادینه را بهم نزدیک کردن نر و ماده را بقصد باروری . آرامش دادن حیوانی نرینه را با مادینه بقصد نتاج مدموج کردن .
مترادف ها
tup (فعل)
شاخ زدن، جفت گیری کردن