جُفت وجورکاری (assemblage)
(یا: اَسامبلاژ) در هنرهای تجسمی، هر اثر یا مصنوع هنری سه بُعدی که در ساخت آن، مواد و مصالح گوناگون و اغلب نامأنوس، خرده ریز، و اشیاء یافت شده۱، به کار رفته باشد. این اشیاء و مصالح، با جفت وجور شدن در قالب یک اثر، معانی نمادین و زیباشناختی جدیدی می یابند؛ ضمن آن که جنبه هایی از هویّت اصلی خود را حفظ می کنند. این اصطلاح را نخستین بار ژان دوبوفه۲، نقاش فرانسوی، در دهۀ ۱۹۵۰، برای کلاژ ۳ها و پیکره هایی به کار برد که از خرده ریزهای چوب، اسفنج، کاغذ و چسب ساخته بود. هنر آخالی۴ اصطلاح دیگری است که به آثاری اطلاق می شود که صرفاً از مواد دورریختنی و آت و آشغال تهیه شده اند. جفت وجورکاری از کلاژ های کوبیست ۵ها، و نخستین مجسمه های سرهم شدۀ پابلو پیکاسو۶، و آثار فتوریست۷ های ایتالیایی، به ویژه اومبرتو بوتچونی۸، ریشه گرفت؛ سپس دادائیست ها۹ و سوررئالیست ها آن را به سبب قابلیت های طنزآمیز و نمادینش، بسیار به کار بردند. اقبال مجدد به دادا۱۰، در دهۀ ۱۹۵۰ و اوایل دهۀ ۱۹۶۰، عامل دیگری بود که جفت وجورکاری را در جایگاه اسلوبی محوری در هنر قرن ۲۰ تحکیم کرد. نمونه های متأخر آن را می توان در آثار هنرمند پاپ۱۱ امریکایی، رابرت راوشنبرگ۱۲، مشاهده کرد.
found objectJean Dubuffetcollagejunk artcubistPablo PicassoFuturistUmberto BoccioniDadaistsDadapop artistRobert Rauschenberg
(یا: اَسامبلاژ) در هنرهای تجسمی، هر اثر یا مصنوع هنری سه بُعدی که در ساخت آن، مواد و مصالح گوناگون و اغلب نامأنوس، خرده ریز، و اشیاء یافت شده۱، به کار رفته باشد. این اشیاء و مصالح، با جفت وجور شدن در قالب یک اثر، معانی نمادین و زیباشناختی جدیدی می یابند؛ ضمن آن که جنبه هایی از هویّت اصلی خود را حفظ می کنند. این اصطلاح را نخستین بار ژان دوبوفه۲، نقاش فرانسوی، در دهۀ ۱۹۵۰، برای کلاژ ۳ها و پیکره هایی به کار برد که از خرده ریزهای چوب، اسفنج، کاغذ و چسب ساخته بود. هنر آخالی۴ اصطلاح دیگری است که به آثاری اطلاق می شود که صرفاً از مواد دورریختنی و آت و آشغال تهیه شده اند. جفت وجورکاری از کلاژ های کوبیست ۵ها، و نخستین مجسمه های سرهم شدۀ پابلو پیکاسو۶، و آثار فتوریست۷ های ایتالیایی، به ویژه اومبرتو بوتچونی۸، ریشه گرفت؛ سپس دادائیست ها۹ و سوررئالیست ها آن را به سبب قابلیت های طنزآمیز و نمادینش، بسیار به کار بردند. اقبال مجدد به دادا۱۰، در دهۀ ۱۹۵۰ و اوایل دهۀ ۱۹۶۰، عامل دیگری بود که جفت وجورکاری را در جایگاه اسلوبی محوری در هنر قرن ۲۰ تحکیم کرد. نمونه های متأخر آن را می توان در آثار هنرمند پاپ۱۱ امریکایی، رابرت راوشنبرگ۱۲، مشاهده کرد.
found objectJean Dubuffetcollagejunk artcubistPablo PicassoFuturistUmberto BoccioniDadaistsDadapop artistRobert Rauschenberg
wikijoo: جفت_وجورکاری