جفت ساز

لغت نامه دهخدا

جفت ساز. [ ج ُ ] ( اِ مرکب )نوعی از فنون و هنرهای سازندگی. صفتی از صفات ذوی الاوتار است و آن سه نوع میباشد:جفت ساز، راست ساز و یک ونیم ساز. ( برهان ) :
آسمان بر جفت ساز زهره این ره میزند.
مجیر بیلقانی.
دگر نسبتی را که دانست باز
درآورد نغمه به آن جفت ساز.
نظامی ( اقبالنامه چ وحید ص 88 ).
آنجا که جفت ساز سر خامه ات بود
لحنی بود تمام که نام نوا برند.
کمال الدین اسماعیل.
به تاب گیسوی چنگ و به جفت ساز رباب.
روحی.
رجوع به ذوی الاوتار شود.

فرهنگ فارسی

( صفت )۱- سازند. روح. ۲- ( اسم ) نوعی از سازندگی . ۳- صفتی از صفات سازهای ذوی الاوتار که جفت ساز و راست ساز و یک و نیم ساز باشد.

مترادف ها

coupling (اسم)
اتصال، جفت کردن، جفت، سرپیچ، متصل کننده، جفت شدگی، جفت ساز، جالس

پیشنهاد کاربران

بپرس