( جفت آفرید ) جفت آفرید. [ ج ُ ف ْ ف َ ] ( اِ مرکب ) رستنیی باشد مانند سورنجان و بعضی گویند خصیةالثعلب است. ( برهان ). پارسی و ترجمه آن المخلوق زوجات است. انطاکی گفته خصیةالثعلب است. صاحب مخزن گفته چنین نیست ولی در تقویت باه از آن اقوی است و آن گیاهی است به قدر شبری و برگ آن ریزتر از برگ نخود و نزدیک ساق آن غلافها شبیه به هلیله و بادام و آن در تقویت باه بی عدیل است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). نباتی است صنوبری شکل و خارگونه ئی بر سر دارد و نیز گویند به بادام ماند و بسا که شکافته و باز شود. در تقویت باه بسیار سودمند افتد. ( مفردات قانون ابوعلی ). نباتی باشد صنوبری شکل که دو خارگونه بر سر دارد و به بادام ماند و گویند خصی الثعلب کوچک است. ( بحرالجواهر ). چهاربخت گوید گرم و تر است. گوید آن به سیر مشابهت دارد و طایفه ای گفته اند به بادام ماند و سرهای او شکافته باشد و از هم گشاده بود. صیدنه یا ارجانی گوید گرم و تر است باه را تقویت کندو شکل او به صنوبر ماند و سر او دو تا باشد به شکل دو خار. ( ترجمه صیدنه ). مؤلف تذکره گوید:... نباتی است ساقش به قدر شبری و شاخهای بسیار باریک و برگش ریزتر از برگ نخود و متلاصق به هم و در طرف ساقش غلافها شبیه به هلیله و بادام از سه عدد تا چهار عدد و اطراف غلافها خاردار و درون هر غلافی سه پرده و تخمش شبیه به حلبه و در هر پرده پنج عدد میباشد و در دوم گرم و در اول خشک و با رطوبت فضلیه و در تقویت باه قوی تر از خصیةالثعلب است و چون هشت مثقال تخم او را با گوشت بره یک ساله بجوشانند و صاحب استسقاء یک هفته مداومت به آب او نماید طبلی و لحمی را دفع نماید و مربای او با عسل به غایت محرک باه و مضر گرده و مصلحش کتیرا و قدر شربتش تا دو درهم و بدلش شونیز است. ( تحفه حکیم مؤمن ). و نیز رجوع به تذکره ضریر انطاکی ج 1 ص 109 و رقاقس و ساطریون در همین لغت نامه شود.
فرهنگ فارسی
( جفت آفرید ) ( صفتاسم ) گیاهی است باشاخه های باریک و کوتاه دارای برگهای ریز. تخمهای آن شبیه حلبه و در طب مستعمل است خصیه الثعلب.
فرهنگ عمید
( جفت آفرید ) گیاهی با شاخه های باریک و کوتاه، برگ های ریز، و تخم های شبیه حلبه که در غلافی به اندازۀ بادام جا دارد. تخم های آن در طب به کار می رود.