جفاله. [ج ُ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) گله مرغان. ( شرفنامه منیری ). فوج و جوق و گله مرغان را گویند. ( برهان ). ظاهراً مصحف جغاله است. رجوع شود به جغاله در همین لغت نامه. جفاله. [ ج ُ ل َ ] ( ع اِ ) جماعت و گروه مردم. || سرجوش دیگ. ( منتهی الارب ). || آب آورد سیل. ( منتهی الارب ). رجوع به جفال شود.
فرهنگ معین
(جُ لِ یا لَ ) [ ع . جفالة ] (اِ. ) ۱ - گروه مردم ، جماعت . ۳ - دسته مرغان (فارسی ).