عیسی که دمش نداشت دودی
میبرد جفای هر جهودی.
نظامی.
ز دشمن جفا بردی از بهر دوست که تریاک اکبر بود زهر دوست.
سعدی ( بوستان ).
ضرورتست بلا دیدن و جفا بردن ز دست آن که ندارد بحسن همتائی.
سعدی ( بدایع ).
سعدی جفا نبرده چه دانی تو قدر یارتحصیل کام دل به تکاپوی خوشتر است.
سعدی ( بدایع ).
ز دست ترک خطائی کسی جفا چندین نمیبرد که من از دست ترک شیرازی.
سعدی ( خواتیم ).
بیش احتمال جور و جفا بردنم نماند.سعدی ( هزلیات ).