لغت نامه دهخدا
- بته جغه ؛ نقش سرو سرافکنده که نشانه ایران و ایرانیان است و بر روی فرشها و پارچه ها و خاتم کاریها و سایر زیورها و صنایع دستی ایران دیده میشود.
- جغه چوبی ؛ کبر شاهزادگان.
- جغه چوبی زدن ؛ لاف زدن شاهزاده فقیر و بی منزلت.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- تاج افسر. ۲- هر چیز تاج مانند که بکلاه نصب کنند.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
گویش مازنی
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
به ترکی جغتایی میشه جغه تای
برگردان ترکی آن میشه جغه تای