جعله

لغت نامه دهخدا

( جعلة ) جعلة. [ ج َ ع َ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ جاعل. جعل کنندگان.

جعلة. [ ج َ ل َ ] ( ع اِ ) خرمابن ریزه. خرمابن کوتاه یا ردی. || خرمابن آن قدر بلند که دست به وی نرسد. ( منتهی الارب ). ج ، جَعل.

جعلة. [ ج ُ ع ُ ل َ ] ( اِخ ) نام موضعی است. ( منتهی الارب ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی جَعَلَهُ: قرارش داد (جعل به معنای گرداندن ، قرار دادن و خلق کردن است)
معنی مَا جَعَلَهُ: آن را قرار نداد
ریشه کلمه:
جعل (۳۴۶ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

پیشنهاد کاربران

بپرس