جعفر حلی

لغت نامه دهخدا

جعفر حلی. [ ج َ ف َرِ ح ِل ْ لی ] ( اِخ ) رجوع به جعفربن احمد... شود.

جعفر حلی. [ ج َ ف َ رِ ح ِل ْ لی ] ( اِخ ) رجوع به جعفربن خضر... شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس