جعس
لغت نامه دهخدا
جعس. [ ج َ ] ( ع اِ ) سرگین و پلیدی مردم و این لغت از لغات مولد است. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). حدث مردم وجز او. ( مهذب الاسماء ). عرب جُعموس گوید. ( اقرب الموارد ). || جایی که سرگین و پلیدی در آن باشد. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). ج ، اجعاس و جعوس.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید