جعد شدن. [ ج َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) تجعد. ( تاج المصادر بیهقی ). مجعد گردیدن موی. دارای چین و شکنج شدن موی.- جعد شدن موی ؛ تجعد. مجعد گردیدن موی.