جعاشیش

لغت نامه دهخدا

جعاشیش. [ ج َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ جعشوش. به همین ماده رجوع شود :
گفت این دم من همی بینم حرب
گفت می بینی جعاشیش عرب.
( مثنوی ).

پیشنهاد کاربران

مردان کوتاه و دراز
مردان پست و فرومایه
گفت این دم من همی بینم حرب
گفت می بینی جعاشیش عرب
✏ �مولانا�

بپرس