براساس باورهای ایرانیان باستان، زمستان به دو چله بزرگ و کوچک تقسیم می شده؛ چله بزرگ از اول دی ماه تا دهم بهمن ماه ( سردترین ماه های سال ) و چهار روز پایانی را چله بزرگ و چهار روز آغازین بعدی را چله کوچک می نامیدند و فاصله ی میان هفتم تا چهاردهم بهمن ماه را چار چار، آب رفت قد دار ( یعنی زمین گرم می شود و آب در ریشه و ساقه درختان جاری می شود ) می گفتند.
... [مشاهده متن کامل]
مراسم جشن سده، از شب روز دهم بهمن، یعنی اول چله کوچک تا۱۵ بهمن که زمین نفس می کشد؛ شروع می شود.
در این ایام که زمین نفس آشکارا زده ( زمین گرم می شود و یخ و برف ها شروع به آب شدن می کند ) ؛ سر و کله آیین گردان هایی به نام کوسه ناقالدی یا ناقلی ( فردی با چهره ی سفید، لباس های سفیدرنگ و پشمالو، با سیماچه بزکوهی و شاخ های بلند بر فراز سر ( نمایه فرشته ی ناجی مشی و مشیانه ) که چون بزکوهی سفید رنگ می نماید. زنگوله های متعدد و گوناگون بر کمر دارد؛ که خبر دهنده و نوید بخش شادی است؛ فرد دیگری هم که چهره ی سیاه دارد؛ نماد زمستان و سرما، که در گذرگاه ها عبور می کنند و سروده هایی می خوانند؛ که در پایان این نمایش فرشته ی سپیدی بر سیاهی و سرما چیره
می شود ) در بعضی از استان های ایران دیده می شود و تکم چی و تکم گرانی هم در سرزمین های آذربایجان، اردبیل، تالش و. . . که تقریبا همان پیام هستند دیده می شود.
بزکوهی سفید رنگ در باور ایرانیان باستان، فرشته ی ناجی انسان ها در سختی ها بوده است و در آن دو باور آیینی کهن، بزکوهی را در قالب سیماچه هایی بر سر و صورت هنرمندان ناقالی و پیکره هایی چوبی دست ساز همچون بزکوهی در آذربایجان، که هنرمندان تکم چی، پیکره های بزکوهی را به زیبایی آراسته می کنند و بر نوک چوبی قرار داده و سپس از یک صفحه ی چوبی عبور داده وهنرمند با یک دست صفحه ی چوبی را می گیرد و با دست دیگر میله ی چوبی که پیکره بز یا بزکوهی فراز آن است؛ را می چرخاند و سروده هایی را با گویش زیبای آذری می خواند و نوازندگانی هم گاها او را همراهی می کنند. مضمون اشعار و سروده ها، تقریبا مضمون پیام کهن بزکوهی ناجی در کهن اسطوره ی ایرانیان باستان است ( ماری و ماریانه ) .
از زبان بزکوهی ( تکه ) فرشته ناجی سخن می گویند: فصل سرما و سیاهی تمام شد و فصل بهار و فراوانی نعمت در راه است و. . .
بدین شیوه هنرمندان ناقالی و تکم چی به مردم امید و نوید پایان سرمای کشنده ی زمستان وپایان سختی ها را می دهند و مردم هم از پیام های خوب آنها شادمان می شوند و به آنها پاداش می دهند.
بررسی های نگارنده، گویای آن است؛ که آن باورهای آیینی حداقل از هزاره ی نهم پیش از میلاد در میان سنگ نگاره های تیمره و هزاره ی سوم پ. م. پیکره های مفرغی و زرین مکشوفه دوره ایلامی و پیش ایلامی سندهای محکم برآن باورهای کهن هستند؛ که در دسترس پژوهشگران قرار دارند .
نکته ی جالب توجه آنکه این مراسم توسط اقوام ساردینیایی هم اکنون در حاشیه دریای مدیترانه و ایتالیا به نام مراسمBoes اجرا می شود . پوشش های سفید و پشم دار با زنگوله های متعدد و گوناگون که به کمرمی بندند و سیماچه های شاخدار بزکوهی که بر سر و چهره دارند؛ در محل هایی خاص اجرا مراسم می کنند؛ که خیلی دقیق تر و نزدیک تر به نقوش سنگ نگاره های کهن و پیکره های کهن مکشوفه در ایران هستند؛ آیین گردانی می کنند.
بزکوهی، نماد ایرانیان باستان بوده ( بویژه ایلام کهن ) ؛ که همیشه نوید بخش و ناجی انسان ها از سختی ها و در باور ایرانیان باستان جایگاهی ویژه داشته است
با احترام - محمد ناصری فرد
بهمن ۱۴۰۳
۱ - کتاب، سنگ نگاره های ایران زبان مشترک جهانی، اثر نگارنده
۲ - همان منبع
۳ - همان منبع
۴ - https://www. instagram. com/naserifardmohamad/
... [مشاهده متن کامل]
مراسم جشن سده، از شب روز دهم بهمن، یعنی اول چله کوچک تا۱۵ بهمن که زمین نفس می کشد؛ شروع می شود.
در این ایام که زمین نفس آشکارا زده ( زمین گرم می شود و یخ و برف ها شروع به آب شدن می کند ) ؛ سر و کله آیین گردان هایی به نام کوسه ناقالدی یا ناقلی ( فردی با چهره ی سفید، لباس های سفیدرنگ و پشمالو، با سیماچه بزکوهی و شاخ های بلند بر فراز سر ( نمایه فرشته ی ناجی مشی و مشیانه ) که چون بزکوهی سفید رنگ می نماید. زنگوله های متعدد و گوناگون بر کمر دارد؛ که خبر دهنده و نوید بخش شادی است؛ فرد دیگری هم که چهره ی سیاه دارد؛ نماد زمستان و سرما، که در گذرگاه ها عبور می کنند و سروده هایی می خوانند؛ که در پایان این نمایش فرشته ی سپیدی بر سیاهی و سرما چیره
می شود ) در بعضی از استان های ایران دیده می شود و تکم چی و تکم گرانی هم در سرزمین های آذربایجان، اردبیل، تالش و. . . که تقریبا همان پیام هستند دیده می شود.
بزکوهی سفید رنگ در باور ایرانیان باستان، فرشته ی ناجی انسان ها در سختی ها بوده است و در آن دو باور آیینی کهن، بزکوهی را در قالب سیماچه هایی بر سر و صورت هنرمندان ناقالی و پیکره هایی چوبی دست ساز همچون بزکوهی در آذربایجان، که هنرمندان تکم چی، پیکره های بزکوهی را به زیبایی آراسته می کنند و بر نوک چوبی قرار داده و سپس از یک صفحه ی چوبی عبور داده وهنرمند با یک دست صفحه ی چوبی را می گیرد و با دست دیگر میله ی چوبی که پیکره بز یا بزکوهی فراز آن است؛ را می چرخاند و سروده هایی را با گویش زیبای آذری می خواند و نوازندگانی هم گاها او را همراهی می کنند. مضمون اشعار و سروده ها، تقریبا مضمون پیام کهن بزکوهی ناجی در کهن اسطوره ی ایرانیان باستان است ( ماری و ماریانه ) .
از زبان بزکوهی ( تکه ) فرشته ناجی سخن می گویند: فصل سرما و سیاهی تمام شد و فصل بهار و فراوانی نعمت در راه است و. . .
بدین شیوه هنرمندان ناقالی و تکم چی به مردم امید و نوید پایان سرمای کشنده ی زمستان وپایان سختی ها را می دهند و مردم هم از پیام های خوب آنها شادمان می شوند و به آنها پاداش می دهند.
بررسی های نگارنده، گویای آن است؛ که آن باورهای آیینی حداقل از هزاره ی نهم پیش از میلاد در میان سنگ نگاره های تیمره و هزاره ی سوم پ. م. پیکره های مفرغی و زرین مکشوفه دوره ایلامی و پیش ایلامی سندهای محکم برآن باورهای کهن هستند؛ که در دسترس پژوهشگران قرار دارند .
نکته ی جالب توجه آنکه این مراسم توسط اقوام ساردینیایی هم اکنون در حاشیه دریای مدیترانه و ایتالیا به نام مراسمBoes اجرا می شود . پوشش های سفید و پشم دار با زنگوله های متعدد و گوناگون که به کمرمی بندند و سیماچه های شاخدار بزکوهی که بر سر و چهره دارند؛ در محل هایی خاص اجرا مراسم می کنند؛ که خیلی دقیق تر و نزدیک تر به نقوش سنگ نگاره های کهن و پیکره های کهن مکشوفه در ایران هستند؛ آیین گردانی می کنند.
بزکوهی، نماد ایرانیان باستان بوده ( بویژه ایلام کهن ) ؛ که همیشه نوید بخش و ناجی انسان ها از سختی ها و در باور ایرانیان باستان جایگاهی ویژه داشته است
با احترام - محمد ناصری فرد
بهمن ۱۴۰۳
۱ - کتاب، سنگ نگاره های ایران زبان مشترک جهانی، اثر نگارنده
۲ - همان منبع
۳ - همان منبع