جشار
لغت نامه دهخدا
جشار. [ ج َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان امجز بخش جبال بارز شهرستان جیرفت در 48هزارگزی جنوب خاوری در سر راه روداب - فاشکوه. مسکونی است و کوهستانی و سردسیر. سکنه آن صد تن و مذهب آنان شیعه است و فارسی زبانند. آب از چشمه ، محصول غلات و حبوبات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
جشار. [ ج ُ ] ( ع اِ ) چهارپا. ( ازاقرب الموارد ). || سرفه. ( منتهی الارب ).
جشار. [ج ُش ْ شا ] ( ع اِ ) ج ِ جاشر. رجوع به همین لغت شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید