جسگ

لغت نامه دهخدا

جسگ. [ ج َ ] ( اِ ) جَسْک. رنج و محنت و بلا. ( یادداشت مؤلف ) :
عقل خندد بزیر دامن در
بر کر جسگ و کور سوزنگر.
سنائی.

پیشنهاد کاربران

بپرس