جسور شدن

پیشنهاد کاربران

جری شدن. [ ج َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) دلیر شدن. جسور شدن. گستاخ گردیدن. رجوع به جری شود.
دل گرفتن
جری و شجاع شدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . دلیر گشتن. دل یافتن. دل پیداکردن. جرأت یافتن :
به پیروزی ساوه شاه اندرون
گرفته دل و مست گشته به خون.
فردوسی.
ازآن دل گرفتند ایرانیان
...
[مشاهده متن کامل]

ببستند ازبهر کینه میان.
فردوسی.
چنین دل گرفتید ازین یک سوار
که نزد شما یافت او زینهار.
فردوسی.

بپرس