جسوء

لغت نامه دهخدا

جسوء. [ ج ُ ] ( ع مص ) درشت و سخت گردیدن دست از کار. || درشت و سخت گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به جس ء و جساءة شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس