دیکشنری
مترجم
بپرس
جسته جسته برق زدن
دنبال کنید
مترادف ها
glisten
(فعل)
برق زدن، درخشیدن، جسته جسته برق زدن، ساطع شدن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها