جسان

لغت نامه دهخدا

جسان. [ ج ُس ْ سا ] ( ع ص ، اِ ) دف زنندگان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). دف زنندگان. ج ِ جاسن. ( ناظم الاطباء ). آنانکه دف زنند. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

دف زنندگان جمع جاسن آنانکه دف زنند .

پیشنهاد کاربران

بپرس