ما انس لا انس الجزیرة ملعباً
للانس تألفه الحسان الخرد
یجری النسیم بغصنها و غدیرها
فیهز رمح او یسل مهند
و یزین دمع الطل کل شقیقة
کالخد دب َّ به عذار اسود.
و همو گفته است :
و لقد نزلت من الجزیرة منزلاً
شمع السرور بمثله یتجمع
خضل الثری ندیت ذیول نسیمه
فالمسک من اردانه یتضوع.
( از معجم البلدان ).
رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.