نگینش گر نهد یک نقش بر موم
خراج از چین ستاند جزیت از روم.
نظامی.
چو صبح از رخ روز برقع گشادختن بر حبش داغ جزیت نهاد.
نظامی.
جزیة. [ ج ِزْ ی َ ] ( معرب ، اِ ) خراج زمین. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( از ناظم الاطباء ). || آنچه از ذمی گیرند. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). این لفظ مأخوذ از گَزیت و گِزْیَت فارسی است. ( ناظم الاطباء ). آنچه بر کفار ذمی در سال مقرر دارند. معرب گزیه. ( آنندراج ). جزیت. گِزْیَت. ( محمودبن عمر ربنجنی ). سرگزیت. ( ترجمان القرآن عادل بن علی ). آنچه بر کافری ذمی در بلاد اسلام از خراج مقرر آید. گزید. سرگزید. سرانه. مجرک. ( یادداشت مؤلف ). باج سرشمار. ج ، جَزاء، جِزی ̍، جُزی ̍.( منتهی الارب ). ج ، جِزاء. ( متن اللغة ) ( ناظم الاطباء ). در اصطلاح فقهی مالی است که بر ذمی وضع شود و آنرا خراج و مالیات سرانه نیز گویند. این چنین در جامعالرموز آمده است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). مالی که کفار به التزام به شرایط ذمه به مسلمانان میدهند. کفار کتابی با تعهد به شرایط ذمه از مورد تعرض بودن مصون هستند و پرداخت جزیه یکی از عناصر آن بشمار میرود و در حقیقت یک قسم مالیاتی است که هرساله از ایشان اخذمیشود. جزیه ممکن است بصورت مالیات سرانه و یا مالیات ارضی و یا به هر دو عنوان دریافت شود و مقدار آن بر وفق مقتضای اوضاع از طرف حاکم معین میگردد : و مردم ولایت نعمتی بسیار بدادند و جزیه به خود گرفتند. ( فارسنامه ابن البلخی ص 115 ). بیست هزار بارهزار درم به ارش عصیان و فدیه عدوان و جزیه طغیان بر گردن ایشان نهاد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 262 ).
جرجی زیدان آرد:جزیه و خراج همانندند، بدان جهت که هر دو از غیرمسلمان و سالی یک بار در وقت معین اخذ میشود و جزء اموال فیئی محسوبند، ولی جزیه با درآمدن به دین اسلام از میان میرود لکن خراج هیچگاه ساقط نمیشود.
تاریخچه جزیه : جزیه در میان ملل متمدن قدیم وجود داشته و از مستحدثات اسلام نیست ، از جمله یونانیان آتن حدود قرن پنجم ق.م. از مردم سواحل آسیای صغرابمنظور حمایتی که از آنها در مقابل تهاجم فنیقی ها میکردند، از آنان جزیه میگرفتند ( فنیقی ها در آن عصر از توابع ایران بودند ). و رومی ها نیز از مردم مغلوب شده جزیه به مبلغی بمراتب بیشتر از آنچه مسلمانان بعدها گرفتند میگرفتند و هنگامی که روم گال ( فرانسه ) را فتح کرد از هر تن مبلغی 9 تا 15 لیره مالیات سرانه گرفت. این مالیات برای تمام طبقات یکسان بود ولیکن ازمردم همه کشورهای مغلوب به این میزان مالیات نمی گرفتند. ایرانیان نیز از رعایا جزیه می گرفتند. و دوست دانشمند من [جرجی زیدان ] شبلی نعمانی بر این عقیده بود که جزیه معرب گزیت فارسی است و گفته ابن اثیر درآنجا که از مالیاتهای زمان کسری سخن میگوید مؤید قول شبلی نعمانی است ، زیرا میگوید: «جزیه دادن بر همه مردم بجز اشراف و صاحبان بیوتات و نظامیان و مرزبانان و منشیان و کارمندان دیوانی ، لازم بود و مقدار آن بتناسب شأن و موقعیت افراد، 12 یا 8 یا 6 یا 4 درهم بود». و بنابراین عربها لفظ و معنی را هر دو از ایرانیان گرفته اند و لفظ آنرا در تعریب «جزیة» کردند وترتیب آنرا بصورتی دیگر درآوردند و این مالیات را از مسلمانان برداشتند همچنانکه کسری از اشراف و نظامیان و مرزبانان و غیره برداشته بود.بیشتر بخوانید ...