جزغال. [ ج ِ ] ( اِ ) دنبه برشته کرده روغن گرفته. ( ناظم الاطباء ). به معنی جزغ است که دنبه برشته کرده روی آش باشد. ( برهان ). دنبه بره است که آنرا برشته کرده باشند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). جزد. جزدر. جزغ. جزغاله. ( از برهان ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). خرده های دنبه ای که برشته کرده و روغن آن بگرفته اند. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به کلمات مزبور شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) دنب. برشته کردهجز درجز دره .
فرهنگ معین
(جِ ) (اِ. ) دنبة برشته شده .
گویش مازنی
/jezghaal/ خیلی برشته شده – بسیار سوخته - گیاه چسبک از تیره ی گندمیان