جزعین. [ ج َ ] ( ص نسبی ) بگونه جزع. منسوب به جزع : ماهی در آبگیر دارد جزعین زره آهو در مرغزار دارد سیمین شکم.منوچهری.به جزعین پرده و قیرین عروسان امیران را شبستان تازه کردی.خاقانی.